دکتر محمدیزاده معاون منابع انسانی و پشتیبانی مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران در گفت وگو با خبرگزاری حوزه، به بحث داغ این روزهای بودجه های فرهنگی و نهاد های دینی و بزرگنمایی آن و شایع سازی در فضای مجازی پرداخته است که تقدیم می شود:
لایحه بودجه سال ۱۴۰۰، بحث داغ این روزها است. علت داغ بودن این بحثهای چیست؟
بودجه سال ۱۴۰۰ ویژگیهای خاصی دارد. برخی از آنها روانی، برخی سیاسی و برخی اقتصادی است. این اولین بودجه قرن جدید هجری شمسی است و از منظر اینکه درآمد فصل جدید است، مورد توجه قرار میگیرد. شاید این اولین بودن، هیچ تاثیر عملی بر روند قرن نداشته باشد ولی از نظر روانی اثرگذار است.
از سوی دیگر بودجه توسط دولتی ارائه میشود که آخرین سال حیات خود را پشت سر میگذارد و عملا این بودجه برای دولت بعدی نوشته شده است. یعنی تحقق تعهدات آن بر عهده دولت بعد است. روند تاریخی در ایران بیانگر حضور دولتی از جنس غیر از دولت فعلی است و این سوال مطرح میشود که سیاست دولت حاضر برای دولت بعدی چیست. از طرف دیگر در سالهای اخیر، نگاه به بیرون به عنوان محور عملیات داخلی (که بزرگترین مصداق آن بودجه سالانه است)، قرار گرفته است. در بیرون از کشور نیز مولفههای اثرگذار خود دچار تحولات بزرگی شدهاند و مساله را پیچیدهتر میکند. مسلما با تغییرات همزمان داخلی و خارجی، موضوع بودجه ۱۴۰۰ را بسیار حساستر کرده است.
اما شرایط ویژه اقتصادی ما، موضوع دیگری است که بحث بودجه را داغ میکند. طی یکی سال گذشته، بیماری کرونا تاثیرات مهمی در اقتصاد داشته و وضعیت برای آینده نیز مبهم است. دولت به عنوان بزرگترین منبع هزینهای، تاثیر زیادی در تعادل اقتصادی دارد. به همین دلیل نیز بحث بودجه ۱۴۰۰ خیلی مورد توجه قرار میگیرد.
_ بودجه نهادهای دینی در لایحه سال ۱۴۰۰ را چگونه ارزیابی میکنید؟
_ ابتدا باید جایگاه نهادهای دینی در بودجه را بشناسیم. در بودجه امور مختلفی مانند امور رفاه اجتماعی، امور آموزش و پژوهش، امور فرهنگ و تربیت بدنی و گردشگری، امور محیط زیست، امور سلامت، امور دفاعی و امنیتی و ... داریم. در بخش امور فرهنگ، تربیت بدنی و گردشگری، هشت فصل وجود دارد که یکی از آنها به نام دین و مذهب است.
اگر به ارقام بودجه نگاهی بیاندازیم، مشخص میشود که بودجه کل امور حدود ۶۱۸ میلیون میلیارد تومان است. بودجه امور فرهنگ و تربیت بدنی و گردشگری حدود ۱۰.۷ میلیون میلیارد تومان میشود. یعنی دولت چیزی حدود ۱.۷ درصد از کل بودجه هزینهای را به امور فرهنگ و تربیت بدنی و گردشگری اختصاص داده است. اما بودجه فصل دین و مذهب حدود ۲.۷ میلیون میلیارد تومان است. یعنی از همین مقدار یک درصد هم دولت تنها ۲۵ درصد را به دین و مذهب تخصیص داده است. یعنی در مجموع تنها ۰.۴ درصد از کل بودجه کشور را به دین و مذهب اختصاص میدهند. تازه این بودجه مصوب است و آن چیزی که دولت واقعا تامین میکند، تنها حدود نیمی از همین مقدار است. یعنی فقط ۰.۲ درصد از بودجه را خرج دین و مذهب میکنند. برای اینکه این مطلب شفافتر بشود، باید گفت که دولت برای دین و مذهب هر ایرانی سالانه تنها ۱۶۰۰۰ تومان هزینه میکند.
برای اینکه مساله باز هم شفافتر بشود، به ارقام دیگری در بودجه اشاره میکنم: سرانه هر ایرانی در امور سلامت حدود ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومان، سرانه هر دانشآموز حدود ۷.۰۰۰.۰۰۰ تومان و سرانه هر دانشجو ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان است. حتی سرانه هر ایرانی در امور فرهنگ و تربیت بدنی و گردشگری حدود ۱۲۷.۰۰۰ تومان است که به این ترتیب سرانه دین و مذهب در مقابل تمام بودجههای دیگر، مبلغ بسیار ناچیزی است.
_ پس چرا با وجود این هزینه ناچیز، همه ساله در ایام پیشنهاد بودجه، شاهد بزرگنمایی بودجه نهادهای مذهبی هستیم؟
_ باید دید که این مانورهای تبلیغاتی در کجا و توسط چه کسانی انجام میشود. بیشتر این شبهات معمولا در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. افرادی هم که در این شبکهها حضور دارند، هویت مشخصی ندارند و بازنشر مطالب توسط آنها، هیچگاه بیانگر تایید آنها توسط افکار عمومی نیست. اکنون برای همه افراد مشخص شده است که گروهک تروریستی منافقین تعدادی از نیروهای خود را مامور به فعالیت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کرده است تا با بزرگنمایی یک مطلب، بر افکار عمومی ایرانیان تاثیر بگذارند.
بخش دیگری از این صحبتها از سوی بخش فارسی خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی دشمن منتشر میشود. مثلا بیبیسی، رادیو فردا، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال، من و تو، دویچه وله، یورونیوز و ... از جمله این بنگاهها هستند. دشمنی دیرین و غرضورزی این بنگاههای خبرپراکن برای همه مشخص است. از دشمنان انتظار چیزی غیر از دشمنی داشتن، اشتباه است.
_ در برخی از موارد ادعاهای این بنگاهها درباره بودجه حوزههای علمیه صحیح بنظر میرسد. در این خصوص چه توضیحی دارید؟
_ علاوه بر شناخت افرادی که این ادعاها را مطرح میکنند، باید به تکنیک آنها در بزرگنمایی بودجه نهادهای مذهبی توجه شود. دشمنان سرخطهای اطلاعاتی در ایران دارند که همیشه مسائل مختلف را رصد میکنند. مثلا جستجو میکنند که الان چه مسائلی در ذهن ایرانیان مورد توجه است. بعد میآیند یک تصویر غلطی از مقایسه بودجه دین و مذهب با مسائل مورد توجه عموم مردم ارائه میدهند. مثلا اینکه بودجه حوزه از بودجه ده استان کشور بیشتر است، بودجه حوزه از بودجه فلان دانشگاه بیشتر است، بودجه حوزه از بودجه محیط زیست بیشتر است و ادعاهایی از این دست که با کمی جستجو میتوان فهمید مواردی که ادعا میکنند، همگی با نوعی فریبکاری و کتمان حقایق روبرو است. حقیقت همین است که سالانه فقط ۱۶۰۰۰ تومان صرف دین و مذهب هر ایرانی میشود. کینه دشمنان از این انقلاب اسلامی است، فرصت غارت منابع ایران را از دست ایشان گرفته است.
تکنیک دیگری که استفاده میکنند این است که مبدا این ادعاها نه تنها در خارج از کشور، بلکه از داخل کشور هم باشد. مثلا این ادعاها را برخی از مسئولان و سیاسیون هم بگویند، برخی از سایتهای اینترنتی و خبرپراکنیها هم بگویند. انگار که این مطالبه عمومی مردم ایران است. درحالیکه مطالبه عمومی مردم ایران در مجلس شورای اسلامی تبلور پیدا میکند؛ جایی که تک تک ایرانیان از حق رای مساوی برخوردار هستند و نمایندگان مجلس این قانون را تصویب کرده و به امور دینی و مذهبی، بودجه تخصیص میدهند. مسلما هر شخصی که با این مساله در تعارض است، بر مدار استبداد و دیکتاتوری حرکت کرده است.
_ به نظر شما اگر بودجه نهادهای مذهبی قطع شود، آیا مشکل این افراد با دین برطرف میشود؟
_ مسلما اینظور نخواهد شد. فرض کنیم روزی برسد که تمام هزینههای نهادهای مذهبی از طریقی غیر از بودجه فراهم شود. مسلما تا زمانی که دین و دینداری مانعی در مسیر غارت منابع ایران باشد، با آن مقابله خواهند کرد. این ادعای ما، مصداق واقعی دارد. مثلا وضعیت سایر کشورهای اسلامی را ببینید. تا زمانی که حاکمان به اصطلاح مسلمان درهای کشور خود را به روی بیگانگان گشوده باشند تا آنها هرچه میخواهند ببرند یا انجام دهند، با حاکمیت اسلام مشکلی ندارند. اما اگر روزی برسد که حاکمیت دین مانع اهداف آنها شود، نه تنها دین اسلام، بلکه با هر دینی مقابله خواهند کرد.
مساله دیگر این است که دشمنان اسلام حتی به این هم اکتفا نمیکنند. مگر دولت برای برگزاری مراسم اربعین هزینهای میکند؟ اصلا اینطور نیست. دولت فقط برگزاری این مراسم را تسهیل میکند. تمام هزینهها توسط خود افراد انجام میشود. مردم هزینه خود را میپردازند و حتی اگر بتوانند، هزینه دیگر زائران را نیز تقبل میکنند. موکب برپا میکنند، غذا میدهند، خدمات میدهند و خلاصه هر کاری که زائر بدان نیاز داشته باشد، انجام میدهند. اما همین دینداری داوطلبانه هم برای دشمنان قابل تحمل نیست. در ایام اربعین شبهات دشمنان شروع میشود. چرا این پولها را خرج نیازمندان نمیکنید؟ چرا این پولها را خرج بیماران نمیکنید؟ چرا این پولها را خرج جهیزیه نمیکنید؟ چرا خرج بیکاری نمیکنید؟ چرا خرج سیل و زلزله نمیکنید؟ و ... حالا اگر مردم داوطلبانه همین پول را خرج نیازمندان غزه و لبنان و سوریه بکنند، باز هم اعتراض میکنند و بهانه دیگری در پیش میگیرند. خلاصه مطلب همین است که نه تنها دین نباید کارکرد سیاسی داشته باشد، بلکه نمیخواهند دین کارکرد اجتماعی هم داشته باشد. چرا که دین، سازنده است و باعث کوتاه شدن دست غارتگران میشود.